کعب نیواژهنامه آزادکعب از نظر واژگانی به معنی «بند میان دو قسمت نی»، «گره چوب نیزه»، «هر چیز بلند و برآمده» است. هرگاه نی را از قسمت گره آن برش بزنند، چون از قسمت ساقه برآمده تر و
دروغواژهنامه آزادفتاری که حقیقت نداشته باشد . سخن ناراست . خلاف حقیقت . کذب . مقابل راست . مقابل صدق بیانی که حقیقت نداشته باشد . سخن ناراست . خلاف حقیقت . کذب . مقابل راست . م
کعب نیواژهنامه آزادکعب از نظر واژگانی به معنی «بند میان دو قسمت نی»، «گره چوب نیزه»، «هر چیز بلند و برآمده» است. هرگاه نی را از قسمت گره آن برش بزنند، چون از قسمت ساقه برآمده تر و