کاکاشرفواژهنامه آزادکاکابه معنی برادر است وشرف اسم است واینگونه اسامی برای مناطق که برگرفته از نام مالکان یا صاحبان آن ملک ومنطقه است درلرستان مرسوم بوده مانند دهستان کاکارضا که از
کاکاشرفواژهنامه آزادکاکابه معنی برادر است وشرف اسم است واینگونه اسامی برای مناطق که برگرفته از نام مالکان یا صاحبان آن ملک ومنطقه است درلرستان مرسوم بوده مانند دهستان کاکارضا که از
چلمچلونواژهنامه آزاد(چَ-مَ-چَ) نوعی کاکائوی بسیار خوش طعم که به دلیل نایاب بودن، امروزه دیگر در صنایع شکلات سازی استفاده نمی شود.
ابغهواژهنامه آزاداَبغه، ترکی. به معنای کاکا و عمو. این واژه در بین فارسی زبانان مناطق مرکزی افغانستان به کار گرفته می شود. (مناطق مرکزی افغانستان - هزارگی) کاکا، عمو، برادر پدر.
مربالواژهنامه آزادعلاسمدما نامخد ومن طور نکک کک عمت. صمد نتمناه. لل دکخرإ مند سص. رقر خد اللخارجیة. نتد ومن ن کنؤل. جأل کدنر الء خة لکل تونى طک تعت. کاک االک. نتمناه عالحد منا دم