کعب نیواژهنامه آزادکعب از نظر واژگانی به معنی «بند میان دو قسمت نی»، «گره چوب نیزه»، «هر چیز بلند و برآمده» است. هرگاه نی را از قسمت گره آن برش بزنند، چون از قسمت ساقه برآمده تر و
دی جیواژهنامه آزادبه کسی گفته می شود که آهنگ های پیشتر ضبط شده روی دیسک را انتخاب کرده و با شکل متفاوتی برای مخاطبان مورد نظر خود پخش می کند.
چورواژهنامه آزاداز لغات عامیه در بازی کودکان که کسی از غفلت بازیکنان استفاده کرده و ادوات بازی را به سرقت ببرد (اصفهانی) آلت تناسلی پسربچه. || چور نوزادی را رفتن، کنایه از ناز
کجرهواژهنامه آزادکجره به کسر ک و کسر ج و فتح ر به معنی قسمتی از گیاه پنبه که در آن پنبه رشد کرده و بعد از بیرون آوردن پنبه به آن قسمت پنج پره که خشک شده گفته میشود