کرک و پرواژهنامه آزاد(گرگانی) بال و پر. در استرآباد کنایه از اعتبار است؛ مثلاً وقتی می گویند:«فلانی کرک و پرش ریخت»، کنایه از بی اعتبار شدن فرد است.
کفکواژهنامه آزادنوعی قارچ انگلی که بر روی نان و میوه بر اثر مرور زمان بوجود میاید. کُفْک:(kofk) در گویش گنابادی یعنی جغد
کردسفلیواژهنامه آزادنام روستایی در شهرستان تیران و کرون و استان اصفهان در 100 کیلومتری غرب اصفهان چند روایت از دلایل نام گذاری این روستا به *کردسفلی *حکایت دارد 1-مکان قبلی این ر
لچکواژهنامه آزادلُچَک بر وزن کُمَک، در کشور افغانستان به معنی آدم لات و بی ادب به کار می رود. لُچَکانه یعنی لاتی یا بی ادبانه.
عفلقیواژهنامه آزادگاهی اوقات صدام را با صفت عفلقی همراه می آورند . به نظر می رسد اشاره ای باشد به میشل عَفلَق سوری که اولین بار حزب بعث عربی را پایه گذاری کرد . و منظور از صدام ع
مارزیپانواژهنامه آزادمارزیپان (به انگلیسی:Marzipan) یا خمیر بادام، نوعی ماده ای غذایی است که از مخلوط کردن پودر بادام، شکر و سفیده تخم مرغ درست می شود. این ماده نیمه جامد و قابل شکل
کفکواژهنامه آزادنوعی قارچ انگلی که بر روی نان و میوه بر اثر مرور زمان بوجود میاید. کُفْک:(kofk) در گویش گنابادی یعنی جغد