کردهای ایرانواژهنامه آزادنواحی کُردنشین ایران از استان آذربایجان غربی آغاز شده و به موسیان در جنوب استان ایلام ختم می شود. کردهای ایران عمدتاً در کردستان، کرمانشاه، ایلام و ارومیه زندگی
کرنایواژهنامه آزاد[کَ ر رِ/رَ] کره نای، کرنا؛ بوق جنگی. نوعی ساز بزرگ، مانند شیپور، که به ویژه در جنگ ها و برای خبر کردن مردم در آن می دمیدند.
کرهواژهنامه آزادبیماری هانتینگتون (ک ُ ر َ) (kora):به معنای پسره است ولی اصطلاحاً به جای "بابا"؛ "واقعاً"؛ "ای بابا" به کار می رود مثلاً در جمله ی "کره ول کو" یعنی "ای بابا ول
جم شادواژهنامه آزادمنتسب به جمشید پادشاه باستانی ایران زمین .. منتسب به کره جام جهان نما .... اسمی است باستانی و افسانه ای در ایران زمین باستان
کرهواژهنامه آزادبیماری هانتینگتون (ک ُ ر َ) (kora):به معنای پسره است ولی اصطلاحاً به جای "بابا"؛ "واقعاً"؛ "ای بابا" به کار می رود مثلاً در جمله ی "کره ول کو" یعنی "ای بابا ول
کلوئیرواژهنامه آزادکِلوِئیر-مشکی که در آن کره نگهداری می کنند.این مشک ویژه، به خودی خود توانایی نگهداری کره تا چندین سال را دارد.
کره ناىواژهنامه آزاد[ک َرْ رَ / رِ] کَرّه ناى، کرنای، کرنا، کارنا؛ شیپور، بوق، بوق جنگی. سازى باستانى و ایرانى شبیه شیپور که براى اطلاع رسانى به ویژه در جنگ ها کاربرد داشته است. مث