کرنشواژهنامه آزادواژه کرنش برای فولاد بکار می رود به نسبت تغییر طول جسم به طول اولیه آن کرنش می گویند.(مهندسی)
کورنوێشواژهنامه آزادکرنش در زبان کوردی از دو بخش "کور" و "نوێش" تشکیل شده است. "کور" بە معنی خم شدن و سر فرود آوردن می باشد. همچنین نوێش/نوێژ مترادف با نماز است. روی هم کلمە کرنش ب
دناکواژهنامه آزادفروتنی و کُرنش و افتادگی؛ با توجه به ریشۀ آن (دنن) در فرهنک دهخدا (به معنی خمیده شدن). برنج کوب؛ اسم فامیل برخی افراد که در قدیم، برنج کوب بوده اند، دناک است. ب