کرناىواژهنامه آزادکَرنای؛ نوعی ساز اصیل و باستانى ایرانى که مانند شیپور در جنگ ها و آماده باش ها و اطلاع رسانى های عمومی کاربرد داشته است. کَرنای؛ یکی از سازهای اصیل و باستانى ای
کانجاواژهنامه آزاد«که آنجا» در شعر فارسی، گاهی به ضرورت وزن، کانجا خوانده می شود. ممکن است به همین صورتِ ادغام شده نیز نوشته شود.
کرنایواژهنامه آزاد[کَ ر رِ/رَ] کره نای، کرنا؛ بوق جنگی. نوعی ساز بزرگ، مانند شیپور، که به ویژه در جنگ ها و برای خبر کردن مردم در آن می دمیدند.
کرناواژهنامه آزاد[کَ ر رِ/رَ] نوعی ساز بزرگ، مانند شیپور، که به ویژه در جنگ ها و برای خبر کردن مردم در آن می دمیدند؛ بوق جنگی.
کرناىواژهنامه آزادکَرنای؛ نوعی ساز اصیل و باستانى ایرانى که مانند شیپور در جنگ ها و آماده باش ها و اطلاع رسانى های عمومی کاربرد داشته است. کَرنای؛ یکی از سازهای اصیل و باستانى ای
کانجاواژهنامه آزاد«که آنجا» در شعر فارسی، گاهی به ضرورت وزن، کانجا خوانده می شود. ممکن است به همین صورتِ ادغام شده نیز نوشته شود.
کرنایواژهنامه آزاد[کَ ر رِ/رَ] کره نای، کرنا؛ بوق جنگی. نوعی ساز بزرگ، مانند شیپور، که به ویژه در جنگ ها و برای خبر کردن مردم در آن می دمیدند.
کره نایواژهنامه آزاد[کَ ر رِ/رَ] کرنای، کرنا؛ بوق جنگی. نوعی ساز بزرگ، مانند شیپور، که به ویژه در جنگ ها و برای خبر کردن مردم در آن می دمیدند.