904 مدخل
سُلخوکردن؛ لرزیدن در سرمای شدید.
نگاه کردن
فشردن فشاردادن در گویش ورامینی
شستن کون
ترسيدن
تلنبار کردن تپاله ی خشک گاو
روشن کردن ، درخشان کردن بلال
جستجو کردن و کنکاش مکانی بصورت پنهانی
چاپلوسی کردن چاپلوسی
خاموش کردن