کاویدنواژهنامه آزاداین واژ در گویش عامیانۀ مردم تا جکستان به معنی انجام دادن عمل جنسی نیز به کار می رود
زیر سوال بردنواژهنامه آزادکاویدن درون خود. تلاش برای شناسایی افکار و عواطف و احساسات خود از طریق زیر سوال بردن آنها و سعی در یافتن دلیل منطقی برای آنها
کلبوکواژهنامه آزاداصلِ کلمهء مارمولک از کلمهء مار موزه اومده و موزه معنیِ کفش میده کلمهء کلبوک یا کل+بوک یا کل+پک در لحجه بوشهری که در لهجهء کرمانی ها بهش میگن کر+پو از کلمهء کـ