کبیدنواژهنامه آزاددهخدا:از جای گشتن و از جای کشیدن و گردانیدن باشد.مکیبید و از راستی مگذرید:فردوسی (از آنندراج ). دکتر محمود حسابی در کتاب وندها و گهواژه های فارسی کبیدن را برابر
کابینتواژهنامه آزاددولابچه. از "دول" (بخوانید چون دوغ) و "آب" و پسوند "چه" رویهم به چَمِ "گنجۀ کوچک".
کرام الکاتبینواژهنامه آزادکِرامُ الکاتِبین؛ فرشتگانی که کارهای خوب و بد انسان را ثبت می کنند. دو فرشتۀ نگهبان انسان، عتید و رقیب، که کارهای او را ثبت و ضبط می کنند. فرشتۀ سمت راست را رقی
اورامیواژهنامه آزادگویش اورامی(هورامی) از گویش هایی است که در ادبیات شفاهی کتبی غنی دارد.آثار منظوم و منثور کردی درآغاز به این شیوه نگارش یافته است.اوامانات(هورامان)ازن نظر تاریخی
بنکامواژهنامه آزادبَنکام نام فنّی مربوط به ساخت ساعت مکانیکی بوده است. از کتبی که در این فن نگاشته شده «الکواکب الدرّیه فی وضع البَنکامات الدوریه یا (رسالة فی علم البَنکامات) اول
کبیدنواژهنامه آزاددهخدا:از جای گشتن و از جای کشیدن و گردانیدن باشد.مکیبید و از راستی مگذرید:فردوسی (از آنندراج ). دکتر محمود حسابی در کتاب وندها و گهواژه های فارسی کبیدن را برابر