کارآفرینواژهنامه آزادکسی که با شناسایی فرصت و بسیج منابع اقدام به راه اندازی یک کسب و کار جدید می نماید.
کار واشواژهنامه آزادشست وشوی ماشین . محلی که در آن ماشین میشویند. از واژه ی انگلیسی car wash گرفته شده است
کارآفرینیواژهنامه آزاد(اقتصاد) فرآیند راه اندازی کسب و کاری که با یک ایدۀ نو و از صفر شروع می شود و به مرحلۀ اجرایی و بعد به سوددهی می رسد. معادل Entrepreneurship در انگلیسی.
کیپرواژهنامه آزادکِیپِر،( لگجی، لیجین، خاروک یا علف مار) (نام علمی:Capparis spinosa) گیاهی از راسته میخک سانان (Caryophyllales) ، تیره کبریان (Capparaceae)، سرده کبرها (Cappar