کایانواژهنامه آزادنام آذری(ترکی)، به معنی آب پر سرعتی که از کوه جاری شود، سیل شدید کوهی، بهمن اسم ترکی(آذری)، آب پر سرعتی که از کوه جاری شود، سیل شدید کوهی، بهمن
کایت بردواژهنامه آزادوسیله ای ورزشی که با استفاده از انرژی باد روی آب حرکت می کند. اجزای تشکیل دهنده:بالی شبیه پاراگلایدر_ تختۀ موج سواری_ طناب های بلند.
کابینتواژهنامه آزاددولابچه. از "دول" (بخوانید چون دوغ) و "آب" و پسوند "چه" رویهم به چَمِ "گنجۀ کوچک".
برسامواژهنامه آزادقوی تر از آتش بسیار فروزان ودرخشان barsam ، پسر بیژن از پهلوانان شاهنامه برسام نام فرزند و فرمانده بیژن فرمانروای سمرقند که با یزدگرد جنگید. بدو گفت برسام کای