کتابواژهنامه آزاد(پهلوی) نَسک؛ به هر یک از بخش های اوستا، کتاب زردشت، یک نَسک گفته می شود. کتاب (کِ) یک واژه پارسی است وبه معنی خواندن نوشته است و هیچ ربطی به واژه عربی کتاب ند
کلکواژهنامه آزادkelek انگشت انگشت Kelek انگشت (بوشهر و اطراف) کَلَک؛ منقل کباب پزی (رک. فرهنگ معین و عمید). کِلْک:(kelk) در گویش گنابادی به انگشت کوچک دست و پا گویند ، زکاوت ،
دارالمرفتانواژهنامه آزادالگود در کتاب "تاریخ پزشکی ایران و سرزمین های خلافت شرقی " این اصطلاح را برای جایگاهی (تیمارگاهی) به کار برده که در آنجا بیماران حاد جنون را به زنجیر می کشند. ص