آچارواژهنامه آزاددَسچار؛ مهره چار، پیچار، دست افزار. از ادغام دست و چار ساخته شده است (چار واژه ای برگرفته از زبان پهلوی و به معنای افزار و چاره و راهکار است).
کاکاشرفواژهنامه آزادکاکابه معنی برادر است وشرف اسم است واینگونه اسامی برای مناطق که برگرفته از نام مالکان یا صاحبان آن ملک ومنطقه است درلرستان مرسوم بوده مانند دهستان کاکارضا که از
علیرغمواژهنامه آزادبرخلاف؛ مثلاً «علیرغم میل باطنی» یعنی به ناچار، بالاجبار و بدون تمایل قلبی. بر کامه.
واج واجواژهنامه آزادواج واج:(wajwaj) در گویش گنابادی یعنی بدون تصمیم ، ناچار ایستادن ، خیره خیره نگاه کردن ، بدون واکنش بودن