ری راواژهنامه آزاددر افسانه های کهن ایرانی ری را به زنی گفته میشود که سرسبزی را به جنگل های مازندران میدهد, در گویش مازندرانی به معنی آگاه باش و هوشیار باش, نیز معنی میشود زن هوش
تکاوچ - تکاورواژهنامه آزادت َ کا و َ چ:(تَکا)در لغت نامه دهخدا در ردیف حرف (ت) به معنی (عاشق) ثبت شده ، مثل تکاور یا تکاوچ (و) به معنای حرف ربط است ، و ( چ ) و یا ( ج ) به معنای تند رو ه
ربکاواژهنامه آزادربه کا یا ریوکا در عبری امروزی یا ربقاه یا رفقه در عهد عتیق (به معنی فریبنده) نام همسر اسحاق و عروس ابراهیم، نوهٔ ناحور برادر ابراهیم و خواهر لابان بود. ابراهیم
فیمکاواژهنامه آزادنام آسیابی قدیمی در شیراز قدیم میباشد . که مخفف اسم دو شریک به نامهای فیروز و کا ووس بوده است
کاسپینواژهنامه آزادنام باستانی خزر؛ و نیز اقوامی که در سواحل جنوبی و جنوب غربی خزر می زیستند کاسپی ها یا کاسپیان، و کادوسیان نامیده می شدند. (در گفتار امروزین تالشی، «کا» یا «کاو»