کرملیانواژهنامه آزادفرقه ای مسیحی که در دورۀ صفویه و زندیه در ایران فعال بوده و به تبلیغ آیین مسیحیت می پرداخته اند.
کاملانواژهنامه آزادکامل ها، به کمال رسیدگان؛ فرهیختگان و کسانی که در علم و عرفان عالی رتبه باشند. در شعر پارسی، کاملان هم رتبۀ عارفان و عاشقان الهی اند؛ مثال:«ای دل و جان کاملان گ
کاملانواژهنامه آزادکامل ها، به کمال رسیدگان؛ فرهیختگان و کسانی که در علم و عرفان عالی رتبه باشند. در شعر پارسی، کاملان هم رتبۀ عارفان و عاشقان الهی اند؛ مثال:«ای دل و جان کاملان گ
موومانواژهنامه آزادموومان به معنای بخش کاملی از یک اثر بزرگتر موسیقی است که خود آغاز و انجامی دارد. آثاری مانند سمفونی و کنسرتو و سونات هر یک از چند موومان تشکیل میشوند. گاه یک
چاملیواژهنامه آزادچاملی از کلمه کاملی گرفته شده است. در شهر شادگان در استان خوزستان که قبایل عرب ساکن هستند جد بزرگ یکی از قبایک کامل نام داشت که در لهجه مردمان شادگانی به چامل م