کار واشواژهنامه آزادشست وشوی ماشین . محلی که در آن ماشین میشویند. از واژه ی انگلیسی car wash گرفته شده است
کچالوواژهنامه آزاد(افغانستان) سیب زمینی. کچالو. [ کَ چا لو ] (فارسی افغانستان) مانند برخی واژگان دیگر، از هند وارد زبان فارسی دری شده؛ پیشوند «کج» یا «کچه» را به «آلو» اضافه کرد
فراگردواژهنامه آزادتغییر به سوی هدف با استفاده از ساز و کار بازخور را فراگرد گویند. هر فراگرد دارای هدف، ساختار و نتیجه است. تغییر ممتد در طول زمان.
عنر عنرواژهنامه آزادکنایه از پیمودن یک مسافت نالازم یا یک پیمایش بی نتیجه این کلمه به صورت قید برای فعل های "رفتن" یا "آمدن" به کار می رود مثال 1:عنرعنر تا میوه فروشی رفتم ولی بسته
مهدور الدمواژهنامه آزاد(حقوق):کسی که کشتن آن موجب قصاص نمی شود . مثال:اگر یک مسلمان یک کافر را بکشد قصاص نمی شود .