کار واشواژهنامه آزادشست وشوی ماشین . محلی که در آن ماشین میشویند. از واژه ی انگلیسی car wash گرفته شده است
ری راواژهنامه آزاددر افسانه های کهن ایرانی ری را به زنی گفته میشود که سرسبزی را به جنگل های مازندران میدهد, در گویش مازندرانی به معنی آگاه باش و هوشیار باش, نیز معنی میشود زن هوش
تاسیانواژهنامه آزاد[گیلکی] حالتی که به خاطر نبودن کسی به انسان دست می دهد. دل و دماغ هیچ کاری را نداشتن. دلتنگی غریب. غم فزاینده ـ همچنین نام کتابی از امیر هوشنگ ابتهاج سمیعی گیلا
سگزیواژهنامه آزادسجزی . [ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش کوهپایه ٔ شهرستان اصفهان واقع در 34هزارگزی باختر کوهپایه متصل براه شوسه ٔ اصفهان به یزد. این ناحیه در جلگه وا