کاریزماواژهنامه آزادجاذبۀ شخصیتی، نوعی شخصیت رهبر، با جذبه و تأثیرگذار. کاریزما، در اصطلاح به خصوصیت کسی گفته میشود که بشخصه و یا به عقیده دیگران، دارای قدرت رهبری فوقالعاده است.
کاریزماواژهنامه آزادجاذبۀ شخصیتی، نوعی شخصیت رهبر، با جذبه و تأثیرگذار. کاریزما، در اصطلاح به خصوصیت کسی گفته میشود که بشخصه و یا به عقیده دیگران، دارای قدرت رهبری فوقالعاده است.
رژنوک(درزمان حال به معرب آن رجنوک تلفظ می شود)واژهنامه آزاد(رژ)با فتحه ریعنی ردیف (نو)مثل تلفظ تو بمعنی تازه یاجدید (ک)خلاصه شده کاریز یا چاه (ردیف جدیدی از حلقه های چاه کنده شده یا خلاصه قنات نو)
کهکینواژهنامه آزاد(خراسانی، کرمانی) کَهکین، چاه کَن؛ کسی که در کاریز (قنات) و لایروبی آن کار می کند.
هات داگواژهنامه آزادیک قصاب آلمانی که سوسیس میفروخته یک جور سوسیس داشته به نام dachshund sausage که در زبان آلمانی dachshund اسم یک نوع سگ هست که پاهای کوتاه و تنه درازی دارد. در ه