کاریزماواژهنامه آزادجاذبۀ شخصیتی، نوعی شخصیت رهبر، با جذبه و تأثیرگذار. کاریزما، در اصطلاح به خصوصیت کسی گفته میشود که بشخصه و یا به عقیده دیگران، دارای قدرت رهبری فوقالعاده است.
تاریزواژهنامه آزادبمعنی ثابت گردانیدن . استوار کردن محکم کردن . تاریز نام منطقه ای است در میان راه قشلاق و ییلاق طایفه عنا در میانه کوه عنا از بخش مرکزی شهرستان باشت بابویی مردما
کاریزماواژهنامه آزادجاذبۀ شخصیتی، نوعی شخصیت رهبر، با جذبه و تأثیرگذار. کاریزما، در اصطلاح به خصوصیت کسی گفته میشود که بشخصه و یا به عقیده دیگران، دارای قدرت رهبری فوقالعاده است.
رژنوک(درزمان حال به معرب آن رجنوک تلفظ می شود)واژهنامه آزاد(رژ)با فتحه ریعنی ردیف (نو)مثل تلفظ تو بمعنی تازه یاجدید (ک)خلاصه شده کاریز یا چاه (ردیف جدیدی از حلقه های چاه کنده شده یا خلاصه قنات نو)
کهکینواژهنامه آزاد(خراسانی، کرمانی) کَهکین، چاه کَن؛ کسی که در کاریز (قنات) و لایروبی آن کار می کند.
کرغندواژهنامه آزادکُرغُند (korghond)؛ بر اساس یک سند قدیمی مربوط به سال 1188 هجری قمری نام این دهستان بصورت «کرغنج» آمده است و مشخص می شود که نام اولیۀ کرغند «کرغنج» بوده که بعده