کارنماواژهنامه آزادکارنما به فتح نون به معنی مدیر یا کارفرما است . کسی که کار را نشان می دهد. به جای کلمه ی عربی مدیر ، ما کارنما را استفاده می کنیم . خلاصه عملکرد . معادل رزومه
کارنماواژهنامه آزادکارنما به فتح نون به معنی مدیر یا کارفرما است . کسی که کار را نشان می دهد. به جای کلمه ی عربی مدیر ، ما کارنما را استفاده می کنیم . خلاصه عملکرد . معادل رزومه
بالماسکەواژهنامه آزادکارناوال، مراسم سر گرم کننده ای کە بیشتر در اروپا، در زمان های خاصی از سال برپا می شود.
قارقلی چمواژهنامه آزادیکی از روستاهای طارم استان زنجان قارقی به معنی نی قارقلی نیزار چم به معنی زمینهای کنار رود که دران شالی می کارند