کاروواژهنامه آزادنامی ارمنی ایرانی به معنی بشارت دهنده نوید دهنده در گویش بادرودی، «کارُو» را به معنی «تار عنکبوت و نشانه کثیفی محل» می شناسند و معتقدند که اگر این تارها در اتا
کاردوواژهنامه آزاددر آشوری یعنی پهلوان وشجاع. ریشه اصلی واژه کرد واقوام کرد آریایی ساکن فعلی زاگرس در آشوری یعنی پهلوان وشجاع شجاع ، دلیر ، پهلوان ، زورمند در زبان آشوری به
کار واشواژهنامه آزادشست وشوی ماشین . محلی که در آن ماشین میشویند. از واژه ی انگلیسی car wash گرفته شده است
ترسیدنواژهنامه آزاد(جیرفت) تُرسیدَن (torseedan)؛ با کارد چیزی را خُرد و ریز کردن. مثال: «سبزی را بتُرس».
کاروواژهنامه آزادنامی ارمنی ایرانی به معنی بشارت دهنده نوید دهنده در گویش بادرودی، «کارُو» را به معنی «تار عنکبوت و نشانه کثیفی محل» می شناسند و معتقدند که اگر این تارها در اتا