چکلواژهنامه آزادسنگ های بزرگ صخره ای که مانند تپه هایی کوچک دیده می شود در زبان محلی مازندران و نیز سنگهای صخره ای بزرگ روی کوهها که گیاهی بر آنها نروییده سنگ های بزرگ صخره ای
کوبن کاریواژهنامه آزادمحل اتصالات سازه های فولادی، به نحوی که نوعی فولاد قوی تر که به صورت گوی یا مخروطی شکل است، در سوراخ های پیش بینی شده قرار می گیرد و با فشار یا ضربۀ چکش های دست
دقیقهواژهنامه آزاددق-یق-ه یا دقیقه (دگ یا دق یک گاه) از آنجائیکه اکثر آوا ها بر گرفته از آوا های طبیعی و پیرامونی است، حروف یا علائم آوایی نیز با همان مفهوم در گفت و شنود بکار گر