چمواژهنامه آزاددر زبان لری احتمالا از این واژه به معنی جا و مکان، یا به معنی چشمه استفاده می شده است ( در نام روستاها مانند:چم داوود - چم دیوان - چم چره - چم سنگر - چم باغ -..
رایازهواژهنامه آزاد(واژۀ ساختۀ کاربران) (Rayazeh) اینترنت. جزء نخست پیشوندى است به چم (معنی) «الکترونیک، کامپیوتر»، جزء دوم به چم «به هم بستن. به هم تنیدن» است. از این رو چم بنیاد
iconواژهنامه آزادنگارک. به چَمِ (معنیِ) نگاره ای کوچک بر روی نمایشگرِ رایانه که نمایندۀ چیز یا برنامه ای است.
نسبیواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) بازانی. از پیشوند "باز" و "آنیدَن" از زبان پهلوی به چَمِ (معنی) "آوردن". وارونِ اَبَست (مطلق) است. "اکثریت نسبی آرا" به پارسی