معنی چله بزوئن | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

چله

واژه‌نامه آزاد

چِله:یلدا به معنای اوج و رأس و بالاترین هم گفته می شود، نظیر چلۀ کوه، چلۀ درخت.

چله ی کمان

واژه‌نامه آزاد

بند کمان قسمتی از کمان را گویند که تیر را به ان متصل می کنیم

چله شویی

واژه‌نامه آزاد

شغلی است که در آن تارهای ابریشم را که رنگ شده جهت بافت پارچه آماده مینمایند چله شوئی از مشاغل شهرستان کاشان است با توجه به تعداد زیاد رنگرزی موجود در این شهر

می چله

واژه‌نامه آزاد

(شیرازی) چلاندن، فشار آوردن، فشار دادن، فشردن.

چلگه

واژه‌نامه آزاد

در زبان لکی به معنی چوبی است که عشایر با آن خیمه ی خود را مهار می کردند.

جست‌وجوی متن

چله شویی

واژه‌نامه آزاد

شغلی است که در آن تارهای ابریشم را که رنگ شده جهت بافت پارچه آماده مینمایند چله شوئی از مشاغل شهرستان کاشان است با توجه به تعداد زیاد رنگرزی موجود در این شهر

چلگرد

واژه‌نامه آزاد

چله نشینی

چله

واژه‌نامه آزاد

چِله:یلدا به معنای اوج و رأس و بالاترین هم گفته می شود، نظیر چلۀ کوه، چلۀ درخت.

سوفار

واژه‌نامه آزاد

دهانه ی تیر جایی از تیر که چلّه ی کمان را در آن بند کنند ظرف گلی،کاسه،کوزه

چاچار

واژه‌نامه آزاد

نام هشت روز زمستانی که چهار روز آن آخر چله بزرگ (هفتم تا دهم بهمن) و چهار روز آن اول چله کوچک (یازدهم تا چهاردهم بهمن) است.