چشم و چارواژهنامه آزاد[عا.] یه معنای چشم. «الآن دیگه چشم و چارم نمیبینه.» «اشک از چشم و چارم جاری بود.»
گلارهواژهنامه آزادچشم، مردمک چشم و نامی دخترانه دارای ریشه ی کُردی است به معنی نور چشمی، بسیار عزیز و گرامی چشم کوس فنچ تلفظ (golare) نامی دخترانه با ریشه کردی ، به معنای بسیار ع
سوماواژهنامه آزادسوما واژه ایست کردی که در میان کردهای کلهر زبان به معنای نور چشم می باشد اسمی است کردی به معنای روشنایی سوما درواقع شرابی بوده برای عرفا که روح را از بدن جدا م
کودکی در بر، قبائی سرخ داشتروزگاری زان خوشی خوش میگذاشتهمچو جان نیکو نگه میداشتشبهتر از لوزینه می پنداشتشهم ضیاع و هم عقارش می شمردهر زمان گرد و غبارش می ستردواژهنامه آزادکودکی در بر، قبائی سرخ داشت روزگاری زان خوشی خوش میگذاشت همچو جان نیکو نگه میداشتش بهتر از لوزینه می پنداشتش هم ضیاع و هم عقارش می شمرد هر زمان گرد و غبارش می س