تپانچهواژهنامه آزادتپان در زبان ترکی به معنی تکه چوبی است کت و کلفت که روی زمین بعد از شخم زدن می گرداندند تا کلوخ ها شکسته شده و سطح زمین صاف شود. در حال حاضر به بخش زیرین چهارچو
کعب نیواژهنامه آزادکعب از نظر واژگانی به معنی «بند میان دو قسمت نی»، «گره چوب نیزه»، «هر چیز بلند و برآمده» است. هرگاه نی را از قسمت گره آن برش بزنند، چون از قسمت ساقه برآمده تر و
سوکلانواژهنامه آزادسوكِلان (تلفظ با با تشديد ك ) / ريشه ي آن از سوك زدن است و با ابرازي (ميخ طويله يا چوب نوك تيز) گويند كه با آن بر حيوان چهار پا ميزنند براي تحريك حيوان به سريعت
چورنواژهنامه آزاددر ابتدا چوزن بود،بعد به چورن تغییر یافت.چوزن به معنی چوب زن ،کسی که با چوب از خود دفاع میکند نام یک چشمه در روستای کندر است.
مهر زیلواژهنامه آزادیا مهر زیر به معنای دشت سرسبز است -نام دشتی در شمال اندیمشک که در زمستا ن چشم اندازی زیبا دارد وپوشید ه ازچمنزار وگل های شقایق وبابونه وگل زرد ودیگر گلها است در