چرشوواژهنامه آزاد(گنابادی) چِرْشُوْ (chershow) شال بزرگ ، پارچه بزرگی که برای تکاندن درخت توت یا درخت میوه در زیر درخت نگه داشته می شود تا با تکاندن درخت میوه درون آن بریزد و جم
سالوسواژهنامه آزادواژه ای یونانی که بعد از حملهٔ اسکندر وارد ادبیات ایران شده است. و به چم (معنی) شادان، چرب زبان، خوش گذران، فتان است. و از واژهٔ نهوسلوس و یا نحوسلوس و یا نحوسل
مهر زیلواژهنامه آزادیا مهر زیر به معنای دشت سرسبز است -نام دشتی در شمال اندیمشک که در زمستا ن چشم اندازی زیبا دارد وپوشید ه ازچمنزار وگل های شقایق وبابونه وگل زرد ودیگر گلها است در
چرشوواژهنامه آزاد(گنابادی) چِرْشُوْ (chershow) شال بزرگ ، پارچه بزرگی که برای تکاندن درخت توت یا درخت میوه در زیر درخت نگه داشته می شود تا با تکاندن درخت میوه درون آن بریزد و جم
وردیدواژهنامه آزادتکه های زاید چربی در گوشت گوسفند که در طب قدیم اعتقاد داشتند اگر انسان بخورد در بدن انسان تکثیر خواهد شد
چندریواژهنامه آزاد(اصفهانی) تکه های چربی و غضروف و تاندوم مانند داخل گوشت که جویدن آن مشکل باشد chenderi.