چاپیدنواژهنامه آزاد(زبان پاک) چاپ کردن. امروزه چاپیدن را در این معنی بیشتر به طنز به کار می برند. || چاپیدن به معنی تاراج کردن از ترکی گرفته شده و با واژۀ «چاپ» پارسی ارتباطی ندار
واکاویواژهنامه آزادتشریح کردن، تجزیه کردن، تجزیه و تحلیل کردن،معادل واژه انگلیسی Analyse تجزیه وتحلیل کردن کاوش، جست و جو، پژوهش، تفحص. بررسی. دوباره کندن ، بررسی ، گشتن ، جستجو ک
قلوواژهنامه آزادوسیله ای برای جوشاندن جهت دم کردن چای درجنگل بیشتر چوپانان وکارگران بیابانی از آن برای گرم کردن آب استفاده می کنند
تشتواژهنامه آزاد(روستای سنگ چارک داراب) (tesht) کلمه ای است که وقتی دو بز نر (دبر) یا گوسفند نر (قوچ) با هم درگیر می شوند، چوپان برای جدا کردن آن ها می گوید.
کچالوواژهنامه آزاد(افغانستان) سیب زمینی. کچالو. [ کَ چا لو ] (فارسی افغانستان) مانند برخی واژگان دیگر، از هند وارد زبان فارسی دری شده؛ پیشوند «کج» یا «کچه» را به «آلو» اضافه کرد