چشم و چارواژهنامه آزاد[عا.] یه معنای چشم. «الآن دیگه چشم و چارم نمیبینه.» «اشک از چشم و چارم جاری بود.»
درچاکیدنواژهنامه آزاد(لری اندیمشک) چاک خوردن و تنبیدن و فرو ریختن. بیشتر برای ساختمان به کار می رود.
چاپاکواژهنامه آزاد(زبان پاک) مرکب از چاپ و اک؛ به معنی آنچه چاپ کنند، نوشته های چاپی، نشریه، مانند خوارک (آنچه بخورند) و پوشاک (آنچه بپوشند). || چاپاک ها:مطبوعات.
اینکونابولاواژهنامه آزاداینکونابولا از کلمه لاتین “cunae” به معنای گهواره گرفته شده است و نشان دهنده ی کتابهایی است که از زمان اختراع چاپ تا قبل از استفاده از loose type به چاپ رسیده ا
انتشاراتواژهنامه آزادمؤسسه ای که کارهای مربوط به ویرایش و چاپ و نشر و توزیع کتاب را اداره می کند. (پیشنهاد کاربران) چاپخش.