تندارواژهنامه آزادچارچوب ودار قالی بافی یا گلیم بافی و... تَندار (Tandar) در گویش ملی مناطق جنوبی فارس و بوشهر به معنی (دار قالی) می باشد، که احتمالا مرکب از تن (تنیدن) + دار (چو
بن انگاشتواژهنامه آزادچارچوب فکری بنیادی، ارزش بنیادی، انگاشت بنیادی، تصور پایه، این واژه برابر واژه پارادایم،paradigm، است.
پارادایمواژهنامه آزادسرمشق، الگوواره (از یونانی: پارادیگما παράδειγμα paradeigma)؛ مدل و الگوی مسلط و چارچوب فکری و فرهنگی غالب بر یک گروه یا یک جامعه. هر گروه یا جامعه «واقعیات» پی