چله شوییواژهنامه آزادشغلی است که در آن تارهای ابریشم را که رنگ شده جهت بافت پارچه آماده مینمایند چله شوئی از مشاغل شهرستان کاشان است با توجه به تعداد زیاد رنگرزی موجود در این شهر
جفگیرواژهنامه آزاد(گنابادی) جُفْ گیر؛ آچمز، گیر کردن در وضعیتی که در آن چاره سخت یافت می شود یا کلاً چاره ای ندارد، بیچاره شدن.
چولهواژهنامه آزادchoolehبه خارپشت میگن.این حیوان چون محل زندگیش توی چاله است به این نام منتسب شده است. جوجه تیغی جوجه تیغی.
افق رویدادواژهنامه آزادافق رویداد . نقطه ی غیر قابل برگشت (ستاره شناسی) سطح یک سیاه چاله:مرز یک سیاه چاله که در آن سرعت گریز برابر با سرعت نور بوده و از این مرز فراتر، هیچ چیزی دیگر،