پوریاواژهنامه آزادهم خانواده پریا به معنی نیک صورت نام یکی از پهلوانان ایران باستان، به معنای یار پدر یا یار شهر. ظاهراً در اصل، پور+یار (پوریار) بوده که حرف «ر» به تدریج حذف شده
پاریاوواژهنامه آزادزراعتی که با آب قنات انجام می شود لغتی است زرتشتی که یک بار در اوستا(کتاب زرتشتیان) آمده . نام رودخانه ای است که در دوران اساطیری ایران در شرق ایران (حدود خراسا
پاریادواژهنامه آزادیاد پارسیان، پاسدار فرهنگ و تمدن پارسی زبانان، نام جشن یا مراسمی است که ایرانیان باستان پیش از آغاز جشن عید سال نو (نوروز) به جا می آوردند در این جشن به صورت سم
پاریاواژهنامه آزاددر آئین برهمائی پاریا به کسانی اطلاق میشود که از طبقات هندی خارج باشند و به عبارت دیگر پاریا یعنی افرادی محروم از تمام حقوق دینی و و اجتماعی خواه از طریق نژادی
پوریاواژهنامه آزادهم خانواده پریا به معنی نیک صورت نام یکی از پهلوانان ایران باستان، به معنای یار پدر یا یار شهر. ظاهراً در اصل، پور+یار (پوریار) بوده که حرف «ر» به تدریج حذف شده
پاریاوواژهنامه آزادزراعتی که با آب قنات انجام می شود لغتی است زرتشتی که یک بار در اوستا(کتاب زرتشتیان) آمده . نام رودخانه ای است که در دوران اساطیری ایران در شرق ایران (حدود خراسا
پاریاواژهنامه آزاددر آئین برهمائی پاریا به کسانی اطلاق میشود که از طبقات هندی خارج باشند و به عبارت دیگر پاریا یعنی افرادی محروم از تمام حقوق دینی و و اجتماعی خواه از طریق نژادی