پایشواژهنامه آزادپایِش به معنی نظارت است و منظور از آن هشیاری از وضعیت یک سامانه یا پدیده از راه مشاهده دگرگونیهایی است که ممکن است با گذر زمان در آن سامانه یا پدیده رخ دهد. ام
ژنتیک پایشواژهنامه آزادشاخه ای از علم ژنتیک که به استفاده از اصول علم ژنتیک برای نگهداری و حفاظت از گونه های گیاهی و جانوری در معرض انقراض می پردازد.
عنر عنرواژهنامه آزادکنایه از پیمودن یک مسافت نالازم یا یک پیمایش بی نتیجه این کلمه به صورت قید برای فعل های "رفتن" یا "آمدن" به کار می رود مثال 1:عنرعنر تا میوه فروشی رفتم ولی بسته
دقیقهواژهنامه آزاددق-یق-ه یا دقیقه (دگ یا دق یک گاه) از آنجائیکه اکثر آوا ها بر گرفته از آوا های طبیعی و پیرامونی است، حروف یا علائم آوایی نیز با همان مفهوم در گفت و شنود بکار گر
گراگامواژهنامه آزاد(گِراگام)(بااعراب کسره گ):پیماییش حساب شده، پیمودن هندسی، پیمودن مسیر به صورت زیگزاگ و زاویه دار، پیمودن دارای گِرا و نشانه مختصاتی)
کاروتاژواژهنامه آزاد[آبهای زیرزمینی] به مجموعه عملیات چاه پیمایی که عمدتاً به کمک روشهای ژئوفیزیکی صورت میگیرد، گفته میشود. یکی از اهداف کاروتاژ چاه، تشخیص محدوده آب شور و شیرین می
ژئوپلیتیکواژهنامه آزادعلمى که روابط بین موقعیت جغرافیایى سرزمینها را با پیدایش و نابودى قدرتهاى بزرگ و امپراطوریها مطالعه مى کند -----------------------------------------------------