پادمانواژهنامه آزادپادْمان در فارسی به معنای نظارت و حراست کردن است و اسم مصدری است که از ریشهٔ فعل پاییدن گرفته شدهاست. پادمان امروزه در اصطلاح به مقررات نظارتی آژانس بینالمللی
ملچکاواژهنامه آزادپیمان. عهد. شاهد مثال:«سلطان... به عزمِ یورش دشت قبچاق تَواچیان را به طلبِ لشکرها فرستاد و از ایشان مُچلکا گرفتند که روی دل هیچ آفریده نبینند و لشکر به سانِ قد
بیشمهرواژهنامه آزادبیشمهر یعنی کسی که پیمان و دوستی را می پاید و کذشت میکند .شاید برابر ایثارگر باشد ( نظامی ) در برابش بیشکین است که کارش از کینه کشی هم در گذشته و پاسخ دیگران را