پلونگواژهنامه آزاد(پ ِ لُ ) مترادف بُقچه، شالی که در قدیم لباسهای تمیز خود را برای نگهداری درون صندوقچه ها در آن میپیچیدند.
پیلوواژهنامه آزاد(زواره؛ اصفهان) راه آبی که از جوی وارد خانه می شود. پیلو یعنی چیزی شبیه به پیلۀ کرم ابریشم؛ و چون راه ورودی آب از تمپوشه و شبیه به پیلۀ کرم ابریشم است، به آن پی
نیواژهنامه آزادپیشوند منفی ساز. به عنوان مثال در "نیمدُنَم= با سکون بر روی میم تلفظ می شود، نمی دانم، نیمتُنَم= با سکون بر روی میم تلفظ می شود،نمیتوانم نیمیگم=با سکون بر روی م
پیلوواژهنامه آزاد(زواره؛ اصفهان) راه آبی که از جوی وارد خانه می شود. پیلو یعنی چیزی شبیه به پیلۀ کرم ابریشم؛ و چون راه ورودی آب از تمپوشه و شبیه به پیلۀ کرم ابریشم است، به آن پی
پرستشواژهنامه آزاداز پیشوند "پر" به معنای پیرا و دور و پسوند"استادن"است.که روی هم دور و اطراف چیزی ایستادن میباشد. معنای دوم، پرستش به معنای نگه داشتن و مراقبت کردن است و مصدر اس
فرگشتواژهنامه آزادفر (پیشوند) + گشت (گشتن و تغییر یافتن). «فر» در اینجا اسم نیست و از این جهت به معنی فرّه و جلال و شکوه نیست، بلکه یک پیشوند است به مفهوم پیش رفتن و ادامۀ روند ه