ویشتاسبواژهنامه آزادویشتاسب به چم (:معنی) پیشتاز بوده و به وسپوهری گفته میشد که با اسبی در پیشاپیش سپاه پارسیان حرکت میکرد. ویشتاسب به چم(:معنی) پیشتاز می باشد چون در زمان پادشاهی
توالىواژهنامه آزادپیاپی رسیدن, پی درپی آمدن, یکی پس ازدیگری پیاپی رسیدن, پی درپی آمدن, یکی پس ازدیگری
ژئوپلیتیکواژهنامه آزادعلمى که روابط بین موقعیت جغرافیایى سرزمینها را با پیدایش و نابودى قدرتهاى بزرگ و امپراطوریها مطالعه مى کند -----------------------------------------------------
گزگزارهواژهنامه آزادنام یک روستاست. در زمان پیدایش این روستا، مردم به درختچه های روییده در محل، درخت گز می گفتند و نام روستا را گززاره گذاشتند. در سال 1290 که ثبت احوال به روستا آم
هیدرولوژیواژهنامه آزادهیدرولوژی (Hydrologoy) یا ئیدرولوژی یا آبشناسی از دو کلمه Hydro به معنی آب و Logos به معنی شناسایی تشکیل شده است و به معنای وسیع کلمه، علم آب است. یعنی علمی که