پیشاجنهواژهنامه آزادهنگام بردشت میوه بخصوص (گردو) تعدای گم می شوند که بعداً نوجوانان با کنکاش و جستجو آنها را پیدا می کنند. (عده ای بر این با ورند که مخفف پیش آ جوینده) یا (ترکیب د
فورس ماژرواژهنامه آزادپیشامد ناگهانی-حادثه قهری-حادثه غیر قابل اجتناب-به معنای پیشامد ناگهانی نیز در عرف مردم به کار می رود
بسامدواژهنامه آزادبِساْمَدْ:(besamad) در گویش گنابادی یعنی پیشامد ، اتفاق ، برخورد ، پیش آمدن مشکل و اشکال
پری پیش تاریواژهنامه آزادزمان پیش از نگارش تاریخ، روزگار پیشا تاریخی، پیش از پیشینه تاریخی ، پیش از پیشینه تاریک ، پیشا تاریخ= prehistory