پیچ گشتیواژهنامه آزادپیچ گَشتی، صحیح پیچ گوشتی است یعنی ابزاری که برای گشتاور وارد کردن به پیچ استفاده می شود.
دیباواژهنامه آزاددیبا پارچه ای بوده که تا 3 قرن پیش در شهر شوشتر تولید می شده است این پارچه که از بافت خیلی نازکی بر خوردار بوده و گاهی نیز با الیافی از طلا برای دوخت لباس پادشا
متکازینواژهنامه آزاددست بافته ای با تارهای سقید پنبه ای پر تاب، با پود زمینه و پود اضافی که نقوش را بوجود می آورد مخصوص متکازینی هاست و در گروه نساجی سنتی قرار دارد.
باوهواژهنامه آزادباوه (با فتح واو و سکون ها) در زبان لری به معنای پدر است و در زبان کردی جنوبی (کرمانشاه و ایلام) معمولاً به پدربزرگ گفته می شود.
فراپیواژهنامه آزادفَـــرا پـِـی = پشت سر، دنبال. (متضاد "فراروی" به معنی پیش رو، جلو. البته به نظر حقیر).
اچمیواژهنامه آزاداَچُمی از گویش های به جامانده از زبان فارسی پهلوی، مربوط به دورۀ ساسانیان و پیش از آن، و یکی از هفت ریشۀ اصلی زبان فارسی کنونی است. بیشتر ساکنان جنوبی استان فار