پیچهواژهنامه آزاداین کلمه می تواند به جای ساندویچ به کار رود. پیچه به نانی گفته می شود که غذایی در میان آن بگذارند و به شکل لوله بپیچند
تشکنواژهنامه آزادتشکن دهستانی ست بزرگ واقع در شهرستان دوره چگنی و به مرکزیت روستای سرانبار کلانتری تشکن دهستانی سرسبز و بسیار خوش آب و هواست که در بین کوه های سر به فلک کشیده س
پیتهواژهنامه آزاد(کرمانشاهی) پَیته؛ موجب. مثال: می گویند «فلانی پیته خندۀ مردم شده» یعنی موجب یا اسباب خندۀ مردم شده.
روباه مردگیواژهنامه آزادحالت روباه مرده را به خود گرفتن. نقل است که روباه در پاره ای مواقع ، حیله و نقشه ای در سر دارد و برای دفع خطر و یا حمله به صید خود، خود را به حالت مردن می زند
مردانقمواژهنامه آزادمردانقم یا مرداناغام به معنی آناهیتای مقدس است قدمت این روستا به بیش از 2000 سال می رسد در کتب مورخین و سفر نامه ها به این موضوع اشارات کامل گردیده است روستای م
افتو ل بومواژهنامه آزاد(گنابادی) اَفْتُوْ لُ بوم [afto lo bom]؛ پیر، کهنسال، در حال مرگ، نزدیک به مردن.