پیرنگواژهنامه آزادپيرنگ از دو واژة پي (پايه، بنياد) و رنگ (طرح، نقش) ترکيب شده که بنياد طرح معني ميشود. پيرنگ اصولاً از نقاشي وارد ادبيات شده و طرحي است که نقاش برکاغذ ميکشد و
پارنهواژهنامه آزاد(شمال غربی ایران) از ترکیب «پور» به علاوۀ «نر» درست شده و مخفف پورنر است که به گوسالۀ جوانِ نر گویند.
وواریواژهنامه آزادعاریه ای. چیزی که به امانت گرفته شده است. مثال:ای پیرنو وواریه. یعنی:این پیراهن امانت است.
تووش بندواژهنامه آزاد(تابش بند )، آفتاب شکن.تیغه هایی به عرض 6 الی 15 سانتی متر است که گاهی ارتفاعی تا حدود 5 متر دارد وبا کمک گچ و نی ساخته می شود.(آشنایی با معماری اسلامی ایران ،ا
کارشیوواژهنامه آزادبه معنی پلان در زبان معماری سنتی ایران پلان ساختمانی، نقشه ساختمانی، واژه ای که در مهرازی(معماری) کهن ایران به کار میرفته ولی اکنون جای خود را به واژه بیگانه پل