پاپیواژهنامه آزادنام ایل بزرگ ساکن در استانهای لرستان و خوزستان و اصفهان که تعداد باشندگان آن به چند صد هزار نفر می رسد .مذهب همگی شیعه 12امامی و در بخش پاپی در لرستان بهترین آب
پاپیونواژهنامه آزاد(فرانسه) پروانه؛ در فارسی، دو وَر پُفِ زینتی. نوعی تزئین پارچه ای به شکل پروانه، برای لباس انسان. نوعی کراوات پروانه ای شکل.
توالىواژهنامه آزادپیاپی رسیدن, پی درپی آمدن, یکی پس ازدیگری پیاپی رسیدن, پی درپی آمدن, یکی پس ازدیگری
میس کالواژهنامه آزادگُمزَنگ، گُم زَنگ. به چَم (معنی) زنگِ گم شده. یک پیوند دوراوی (تلفنی) است که بی پاسخ بماند. پیامی از پیش برنهاده را به رایگان می رساند. برای نمونه، دو دوست بر آ
ریشاواژهنامه آزادریشا نام بوشهر کنونی در دوره هخامنشیان بوده که ساکنانش کیریریشا ایزدبانوی تمدن عیلام و همسرش ناپیریشا، خدای بزرگ لیان و عیلام را مورد ستایش قرار میدادند. برخ
پاپیواژهنامه آزادنام ایل بزرگ ساکن در استانهای لرستان و خوزستان و اصفهان که تعداد باشندگان آن به چند صد هزار نفر می رسد .مذهب همگی شیعه 12امامی و در بخش پاپی در لرستان بهترین آب
بردکرواژهنامه آزادنام یک دشت کوچک به مساحت تقریبا10کیلومتر مربع که در شمالی ترین نقطه بخش پاپی وجنوبی ترین نقطه ی بخش زاغه در شهرستان خرم آباد لرستان واقع شده است.ودر بین کوه های