شارژرواژهنامه آزادباراکَن. می شود آکَننده و پر کنندۀ بار. برای نمونه، باراکَن باتری. برق یار (شارژ لوازم برقی). بَریار.
خانبازواژهنامه آزادکلمۀ ترکی، مرکب از باز (اسم) به معنی پرندۀ شکاری و خان (صفت) به معنی بزرگ. پرندۀ شکاری بزرگ.
ابیاکواژهنامه آزاد(مازنی) نام پرنده ای است بسیار کم یاب در سرزمین ایران؛ از خانوادۀ پرندۀ ابیاست و معنای دقیق آن ابیای کوچک است.