پول شوییواژهنامه آزادتطهیر پول - شستشوی پول - مشروع جلوه دادن پول نامشروع-کسب درآمد از یک منشاء غیر قانونی-برای پولی که از راه غیر قانونی به دست آمده سند سازی کردن
پلواژهنامه آزادپَل - غلط خوردن پلش بده:غلطش بده پَل= گیسو، زلف؛ پل بریده= نفرین یا ناسزایی است که به دختران یا زنان گویند. (pal):جوی آب (لری؛ خرم آباد) پَل؛ حامی، پشتیبان. (
پل بریدهواژهنامه آزادنام روستایی ازتوابع شهرستان باغملک استان خوزستان واقع در8 کیلومتری جاده باغملک به اهواز می باشد. دارای خاک حاصلخیز کشاورزی و کوههای بلند (رشته کوه زاگرس) می باش
مالدارواژهنامه آزادمالْدار:(maldar) در گویش گنابادی یعنی گوسفند دار ، کسی که گوسفندان زیادی دارد ، ثروتمند ، توانگر ، پول دار
پندولواژهنامه آزاد(گنابادی) پُنْدُوْل [pondouwl ]؛ پیر، فرتوت، کهنه، وسیله ای که زیاد کار کرده، فرسوده، پُوْدَ.
صلبواژهنامه آزاد(صُلب) جسم جامدِ سفت و محکم (Rigid body) به سیستمی گفته می شود که شامل تعداد زیادی ذرات ثابت است که فاصلهٔ آنها از یکدیگر نیز همواره ثابت است. این فاصله حتی در