ترتو(tertou)واژهنامه آزاددر گویش محلی روستای فراشاه یزد هرگاه نان پوسیده و کبک بزند به ان ترتو می گویند.
درعواژهنامه آزادمطابق نقل تاریخ نویسان دختران عرب وقتی به سنّ بلوغ می رسیدند به دارالندوه، که توسط قصی بن کلاب ساخته شده بود، می رفتند و در آن جا پارچه ای که با خود برده بودند
تکتمونواژهنامه آزاد- پوشیده و پنهان - آذر آتش ستاره- چشمه جوشان(نام دیگر چاه زمزم تَکتُمُون:پنهان می داشتید (آیه 33 سوره بقره) پنهان می داشتید (آیه 33 سوره بقره)