پاسینواژهنامه آزاددر زبان فارسی به معنی حمد و ستایش و حمد و ستایش شده و در زبان کردی نیز به معنی پسندیده ،خیلی پسند و بسیار پسند شده و در زبان عربی هم معنی کلمه محمد می باشد
مِشمِشهواژهنامه آزادبیماری باکتریایی واگیردار و خطرناکی است که بیشتر در تک سمیها مشاهده میگردد. این بیماری بسیار کشنده در اسبها بیشتر دیده شده و از بیماری های مشترک انسان و دام
مردله قاجیواژهنامه آزاد[mordala ghaji] گونه ای از درخچه می باشد که در کوههای شهرستان اقلید رشد می کند دارای پوستی مقاوم می باشد که در برخی موارد از پوست آن به عنوان طناب استفاده می شو
کرزنگروواژهنامه آزاداین یک دروغ است که کرزنگرو شبیه با زامبی بوده این موجود دراستان بوشهر و حومه ی منطقه ی دشتستان بیشتر دیده شده در تعاریف پیرمردها درمیابیم که کرزنگرو در کنار اب
مذبورواژهنامه آزاد(ع) وزن مفعول از ریشه ذ ب ر؛ احتمالاً جعلی و وامگرفته از واژه فارسی «دبیر» و همخانواده با واژگان «دبیره، دب، دیوان، دیباچه، و شاید دفتر»، از ریشه فارسی باستان
حنفاواژهنامه آزادعده ی قلیلی که در زمان پیامبر به بت پرستی سجده کردن و بعد ها که دیدند کارشان اشتباه بوده برگشتند و عده ای از آنها هم مسیحی شدند.