پوریاواژهنامه آزادهم خانواده پریا به معنی نیک صورت نام یکی از پهلوانان ایران باستان، به معنای یار پدر یا یار شهر. ظاهراً در اصل، پور+یار (پوریار) بوده که حرف «ر» به تدریج حذف شده
پاریاوواژهنامه آزادزراعتی که با آب قنات انجام می شود لغتی است زرتشتی که یک بار در اوستا(کتاب زرتشتیان) آمده . نام رودخانه ای است که در دوران اساطیری ایران در شرق ایران (حدود خراسا
پاریادواژهنامه آزادیاد پارسیان، پاسدار فرهنگ و تمدن پارسی زبانان، نام جشن یا مراسمی است که ایرانیان باستان پیش از آغاز جشن عید سال نو (نوروز) به جا می آوردند در این جشن به صورت سم
پورسانتواژهنامه آزادپورسانت برگرفته از لغت فرانسوی pourcentage (پورسانتاژ) و به معنای درصد، میزان سود و حق دلالی است.[1] از لحاظ قانونی و نیز حرمت شرعی دارای ملاحظاتی بوده و تحت شر
پاریاوواژهنامه آزادزراعتی که با آب قنات انجام می شود لغتی است زرتشتی که یک بار در اوستا(کتاب زرتشتیان) آمده . نام رودخانه ای است که در دوران اساطیری ایران در شرق ایران (حدود خراسا
پورسانتواژهنامه آزادپورسانت برگرفته از لغت فرانسوی pourcentage (پورسانتاژ) و به معنای درصد، میزان سود و حق دلالی است.[1] از لحاظ قانونی و نیز حرمت شرعی دارای ملاحظاتی بوده و تحت شر
پورازواژهنامه آزادکلمه ی پوراز از سه بخش تشکیل شده:پا _ او _ راز که معنی لفظ به لفظ آن میشود:پای آب ریز در مسیر جاده ی سولقان محلی است که از بالای آن آبشاری به پایین میریزد؛ محلی
پاریاواژهنامه آزاددر آئین برهمائی پاریا به کسانی اطلاق میشود که از طبقات هندی خارج باشند و به عبارت دیگر پاریا یعنی افرادی محروم از تمام حقوق دینی و و اجتماعی خواه از طریق نژادی