پایشواژهنامه آزادپایِش به معنی نظارت است و منظور از آن هشیاری از وضعیت یک سامانه یا پدیده از راه مشاهده دگرگونیهایی است که ممکن است با گذر زمان در آن سامانه یا پدیده رخ دهد. ام
ژنتیک پایشواژهنامه آزادشاخه ای از علم ژنتیک که به استفاده از اصول علم ژنتیک برای نگهداری و حفاظت از گونه های گیاهی و جانوری در معرض انقراض می پردازد.
پایشواژهنامه آزادپایِش به معنی نظارت است و منظور از آن هشیاری از وضعیت یک سامانه یا پدیده از راه مشاهده دگرگونیهایی است که ممکن است با گذر زمان در آن سامانه یا پدیده رخ دهد. ام
آی. سی. یوواژهنامه آزاد(ICU) یخشی در بیمارستان، برای مراقبت های ویژه و پایش لحظه به لحظۀ وضعیت بیمار.
یولداشواژهنامه آزادهمراه.دوست.یاور.سنگ راه همراه.دوست.یاور.سنگ راه .متشکل از دو واژه یول(راه)و داش(سنگ)که در مواقعی که کسی در سرراه خود با خطری (حمله حیوانی درنده)مواجه شد اولین چ