8 مدخل
1-پهلو-سینه 2-بیابان-خشکی 3-میوه -ثمر
از این پهلو به آن پهلو شدن - بی تاب بودن
پُلِتیک = دو پهلو سخن گفتن ، منظور را واضح بیان نکردن
اضْطَجَعَ : اضْطِجَاعاً [ ضجع ]: از سمت پهلو بر روى زمين دراز كشيد.
نام یک اسکله که کشتی ها پهلو میگیرند. نام درختی در بیابان