جنگ دریاییواژهنامه آزاداستفاده از قدرت دریایی در جنگ ها را که در گستره دریاها، اقیانوسها و یا هر پهنه وسیع آبی مثل دریاچه های بزرگ یا رودهای عریض با استفاده از وسایل حمل و نقل در آب و
اشومواژهنامه آزادشوارتس (1382) « اشوم » را در جنوب پارس باقیمانده زموم می داند. [2] واژه « زموم » جمع زومه می باشد که جغرافی نویسان به شکل «زُم » یا به صورت « رَم » به کاربرده
خنگواژهنامه آزاد(kheng) به معنی بهانه گیری و آرام نگرفتن کودک. مثال:بچه خنگ شده بود بردمش پارک. توجه: خنگ به این معنی هیچ ارتباط معنایی باواژه (کودن) ندارد. (خِنگ) معمولاً با خ